از تصادف جان سالم به در برده بود و مي گفت: زندگي اش را مديون ماشين مدل بالايش است.. و خــــــــــــــــــــــــدا همچنان لبخند ميزد. . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
اگر دیوانگی نیست،
پس چیست؟!...
اینکه در این دنیای به این بزرگی
دلت فقط هوای یک نفر را می کند...!!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آغوش من فقط به اندازه تو جا دارد ... این تمام لذت من است ... وقتی با اصرار مرا می خوانی ... وقتی با چشم های بسته گرمای نفسهایت را احساس می کنم ... من این انتظار عاشقانه را می پرستم ... تمام روز انتظار تا تو بیایی ... آغوش من فقط اندازه تو جا دارد ... اگر خوب گوش کنی این ضربان های تند و پی در پی قلبم را می شنوی تو را فریاد می زنند ... مخاطب کلامم که هیچ ... مخاطب ضربا نهای قلبم هم تویی ... ببین تعبیر می کنم که گاهی خواب تو همان نهایت آرزوی من است ...
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
خيلی سخته عاشق
کسی باشی که روحشم
خبر نداشته باشه
اما خيلی شيرينه که
يواشکی عاشقانه
نگاهش کنی
و توی دلت بگی
خیلی دوستت دارم ...!!!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
بَعــضـــیـها فَقــَــط رَهْـــگُـذرنـــد
از هَمـــــــان اولْ...
میـ آینـــــــد کِهـ برونـــد
میـ آینــــــــد کِهـ نمانــنـد
یـــــادتْ بـــاشَـد
هیچــــ وقـــتْ دل نبندی به بودنـِشــــــانــْــ !!!
چــون وقتــــــی بــــرَونــْـد
تــــــو میـ مانـــی و دلی کِهـ
دیگـــــر تــــــا اَبـــَــد
دل نمیـ شــــود برایــَـتْ......
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تنهایی را باید با خط بریل می نوشتند !
شنیدنش کافی نیست ، باید لمسش کرد …
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
سه نفر تو قلب من جا دارن! خدا مادرم پدرم آخیش تو نیستے!!! . . . تو ضربان قلب منے…!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
_عشــــ♥ـــق یعنی ...
" با اینکـﮧ لمـــستــــ نمیکنمـــ امـــآ نفســـ بـﮧ نفســـ حستـــــ میکنمـــ ... و توام دقیقا"♥ عین ِ من باشی ..."وقتی که نیست ونمیتونی باهاش درارتباط باشی دلت اول برای خودش و بعد برای اون اسمش وقتی که میزنگید میفتاد رو گوشیت تنگ بشه♥"تو توی یه کشور دیگه نفس بکشی♥ و...یه لحظه هم بی یادت نفس نکشم♥!"" دَه بار اسممُ صدا بزنی من هِی بگم جانم .تو بگی کاری ندارم فقط میخوام بهم بگی جانم :)♥"هميشه ُ هر لحظه نگرانِ از دست دادن هم باشيمُ هر دو تلاش كنيم كه وقتي بهم رسيديم، بهترين باشيم♥...عِشق یعنی :من و تو♥ ...با تموم فاصله ها♥... با تموم دوریا♥... با تموم دلتنگی ها♥...
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به اب دورخواهم شدازاین خاک غریب که دران هیچ کسی نیست که دربیشه ی عشق قرمانان رابیدارکند.
قایق ازتورتهی ودل ازارزوی مروارید همچنان خواهم راند ن به ابی هادل خواهم بست ن به دریا
پریانی که سرازاب به درمی ارند ودران تابش تنهایی ماهیگیران میفشانندفسون ازسرگیسوهاشان هم چنان خواهم راند
پشت دریاشهریست که دران پنجره روبه تجلی بازاست بام هاجای کبوترهاییست که به فواره ی هوش بشری مینگرند که ب یک شعله-.به یک خواب لطیف خاک موسیقی احساس تورامیشنود وصدای پرمرغان اساطیرمیاید درباد
پشت دریاشهریست که دران وسعت خورشید به اندازه ی چشمان سحرخیزان است
پشت دریاشهریست.... قایقی بایدساخت...
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خســـــــــته ام خسته از بي اعتمــــــــادي خسته از بي همنفســـــــي خسته از دروغ و دروغ و دروغ و دروغ خسته از انتظـــــــــار خستـــــــــــه ام اما اينبار خستــــــــــه از خودمـــــــــ ...